دیدی وقتی پارچه به ی جا گیر میکنه نخ کش میشه؟
من اولین بار که تو رو بغل کردم دلم گیر کرد،
زندگیم نخ کش شد...
ما مناسب ترین آدمهای ممکن بودیم برای هم!
که در نامناسب ترین زمان ممکن به هم برخوردیم،
تو زخمی بودی و پی آرامش،
و من خسته از مرهم گذاشتن روی تن زخمی آدمها و نماندنشان...
من برای رسیدن به تو
قفلِ درهای زیادی رو شکستم...
ولی زورم به اون دری که تو به روم قفلش کردی،نرسید..
چون تو نمیخواستی
من تو را بخاطر نماندن سرزنش نمیکنم، تو را بخاطر راهی که مرا ترک کردی سرزنش میکنم!
فقط من سزاوارِ یک خداحافظیِ مهربانتر بودم...
با اینکه یکی دوستت نداره میشه کنار اومد
اما با اینکه یکی دوستت داره ،دوستت داره دوستت داره ،بعد دیگه یهو دوستت نداره چه میشه کرد؟!
از همونایی که نمیدونی از کجا تا کجا دروغ بوده یا حتی همش...
از همونایی که به کل از حافظه ی قلبت بیرون نمیره حتی اگه کلی سال هم بگذره...
و شب بخیر به استخوان ترقوهات، که نبوسیدمش،
که پناه ندادمت و گذاشتم پرندهای باشی که از رسیدن به دستهای دیگری شاد است.
شب بخیر به بستر سردی که آتشش نزدیم زیرا دیر شدهبود برای کشف آتش، و یکی از ما بسیار پیشتر منقرض شدهبود.
شب بخیر به اولین سلام، و آخرین خداحافظ، و بهشت و جهنمی که میان این دو حرف ساختیم...
و شب بخیر ♥️
- حمید سلیمی-
از یک سنی به بعد
شما دیگر وقت ندارید بنشینید گریه کنید
مجبورید همراه با اشک ریختن رانندگی کنید
ظرف بشویید یا به بقیه کارهای عقب مانده تان برسید...
تو که رفتی، یهتار موی سفید تو سرم نبود. حالا اما… غریبانه است که من دوست دارم برات بگم روزام چجوری میگذره. دوست دارم وقتی حالم خوبه تو بدونی. وقتی خرابم، بدونی. انگار میکنم که اگه بدونی، شیرینیاش و سختیاش فرق میکنه برام.
[سلام علیک، افتقدتک کثیرا]، سلام بر تو، که بسیار دلتنگ توام؛
صبح بارانی ات بخیر...
این که بعد از این همه سال اینترنت گوشیم رو روشن میکنم دنبال یه پیام و رد پا از تو هستم طبیعیه؟
این که پیامک تبلیغاتی میاد هنوز دلم یه لحظه میریزه نکنه تو باشی چی؟